آیه 29 سوره لقمان
<<28 | آیه 29 سوره لقمان | 30>> | |||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
آیا (ای رسول) ندیدی (و ای مردم به حسّ مشاهده نمیکنید) که خدا شب را در روز و روز را در شب داخل کند و خورشید و ماه را مسخّر ساخته که هر یک تا وقت معیّنی (و به نظم ثابت مخصوصی) گردش کنند؟ و (نمیدانید که) خدا به هر چه میکنید آگاه است؟
آیا ندانسته ای که خدا شب را در روز فرو می برد و روز را در شب فرو می برد، و خورشید و ماه را مسخّر و رام کرده است که هر کدام تا مدتی معین روانند؛ و یقیناً خدا به آنچه انجام می دهید، آگاه است.
آيا نديدهاى كه خدا شب را در روز درمىآورد، و روز را [نيز] در شب درمىآورد، و آفتاب و ماه را تسخير كرده است [كه] هر يك تا وقت معلومى روانند و [نيز] خدا به آنچه مىكنيد آگاه است؟
آيا نديدهاى كه خدا از شب مىكاهد و به روز مىافزايد و از روز مىكاهد و به شب مىافزايد و آفتاب و ماه را رام خود ساخت كه هر يك تا زمانى معين در حركت است؟ و خدا به كارهايى كه مىكنيد آگاه است.
آیا ندیدی که خداوند شب را در روز، و روز را در شب داخل میکند، و خورشید و ماه را مسخّر ساخته و هر کدام تا سرآمد معینی به حرکت خود ادامه میدهند؟! خداوند به آنچه انجام میدهید آگاه است.
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
- يولج: داخل مىكند. ولوج: دخول. ايلاج: داخل كردن.
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يُولِجُ اللَّيْلَ فِي النَّهارِ وَ يُولِجُ النَّهارَ فِي اللَّيْلِ وَ سَخَّرَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ كُلٌّ يَجْرِي إِلى أَجَلٍ مُسَمًّى وَ أَنَّ اللَّهَ بِما تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ «29»
آيا نديدى كه خداوند، پيوسته شب را در روز، و روز را در شب داخل مىكند، و خورشيد و ماه را تسخير كرده، هر يك تا زمان معيّنى در حركتاند؟ همانا خداوند به آنچه انجام مىدهيد آگاه است.
جلد 7 - صفحه 282
نکته ها
كوتاه و بلند شدن شب و روز، آن هم به تدريج، در پرورش موجوداتى كه به تاريكى يا روشنايى بيشترى نياز دارند، نقش مهمّى دارد.
در اين آيه از كوتاه و بلند شدن شب و روز و تسخير خورشيد و ماه به وسيلهى خداوند، سخن گفته شده، سپس به حركت هر يك، براى مدّتى معيّن اشاره شده و آنگاه در آخر آيه آمده است: خداوند به آنچه شما انسانها انجام مىدهيد آگاه است، يعنى هدف همهى هستى و تحوّلات گوناگون در نظام آفرينش، عمل انسانهاست، پس بايد كارى كنيم كه رضاى خدا در آن باشد.
ابر و باد و مه و خورشيد و فلك در كارند
تا تو نانى به كف آرى و به غفلت نخورى
همه از بهر تو سرگشته و فرمان بردار
شرط انصاف نباشد كه تو فرمان نبرى
بيشتر خطابهاى قرآن به پيامبر صلى الله عليه و آله، تنها به شخص آن حضرت نيست، بلكه عموم مردم را شامل مىشود. مثلًا به پيامبر مىفرمايد: «اگر هريك از پدر يا مادر يا هر دوى آنان نزد تو به پيرى رسند، به آنان اف نگو واز آنها اظهار دلتنگى مكن» «1»، در حالى كه مىدانيم پيامبر، پدر و مادر خود را در كودكى از دست داده و آنان زنده نبودند تا نزد حضرت به پيرى برسند.
در اين آيه نيز گرچه خطاب «أَ لَمْ تَرَ» به پيامبر اسلام است، ولى آخر آيه كه مىفرمايد: «أَنَّ اللَّهَ بِما تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ» نشان مىدهد كه آيه عموم مردم را شامل مىشود.
پیام ها
1- از راههاى شناخت خداوند، مطالعه در طبيعت و اسرار هستى است. أَ لَمْ تَرَ ...
2- كم و زياد شدن طول شب و روز را تصادفى نپنداريم، بلكه كارى الهى و با طرح و برنامه است. يُولِجُ ...
3- خورشيد نيز حركت دارد. «الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ كُلٌّ يَجْرِي»
4- حركات اجرام، زمانبندى شده است. «كُلٌّ يَجْرِي إِلى أَجَلٍ مُسَمًّى»
«1». اسراء، 23.
جلد 7 - صفحه 283
5- تغييرات شب و روز وتسخير خورشيد و ماه، در جهت بهرهورى و استفادهى انسان است. «أَنَّ اللَّهَ بِما تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ» (اعمال و رفتار انسانها نيز بايد مفيد و هدفمند باشد).
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يُولِجُ اللَّيْلَ فِي النَّهارِ وَ يُولِجُ النَّهارَ فِي اللَّيْلِ وَ سَخَّرَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ كُلٌّ يَجْرِي إِلى أَجَلٍ مُسَمًّى وَ أَنَّ اللَّهَ بِما تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ «29»
بعد از آن، شواهد قدرت خود را بيان مىفرمايد:
أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ: آيا نديده و ندانستهاى بدرستى كه خداى تعالى به قدرت كامله خود، يُولِجُ اللَّيْلَ فِي النَّهارِ: درمىآورد ظلمت شب را در روشنى روز. و اين وقتى است كه شب درآيد يا از شب داخل روز سازد. چنانچه اول بهار كه شب و روز مساوى است به تدريج از شب داخل در روز شود تا اول چلّه زمستان كه شبى از آن بلندتر و روزى از آن كوتاهتر نباشد. وَ يُولِجُ النَّهارَ فِي اللَّيْلِ: و داخل مىگرداند روشنائى روز را در شب زمانى كه روز پديد آيد، يا داخل مىسازد روز را در شب چنانچه اول پائيز كه شب و روز مساوى است بتدريج از روز داخل شب تا به مرتبهاى كه اول جدى ماه شمسى، شبى از آن بلندتر و روزى از آن كوتاهتر نخواهد بود. وَ سَخَّرَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ: و مسخر نمود آفتاب و ماه را كه سبب منافع خلايق هستند، كُلٌّ يَجْرِي إِلى أَجَلٍ مُسَمًّى: هر يك از نيّرين جريان نمايند در فلك خود بر وفق حكمت و مصلحت تا زمان نامبرده شده، يعنى انتهاى معلوم شمس كه آخر هر سال و انتهاى معلوم قمر كه هر ماهى است به يك ترتيب بدون اختلاف، وَ أَنَّ اللَّهَ بِما تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ: و بدرستى كه خداى تعالى به آنچه مىكنيد در پنهانى و آشكارا به كنه آن داناست.
تنبيه: آيه شريفه تذكر است شواهد قدرت سبحانى را، و حضرت صادق عليه السّلام به مفضل فرمايد: تفكر نما در طلوع و غروب آفتاب براى قيام ليل و نهار، اگر طلوع آفتاب نبودى جميع امور عالم باطل شدى و نمىتوانستند مردم سعى نمايند در امور معاش خود و دنيا هميشه بر ايشان تار بود و زندگانى آنها
جلد 10 - صفحه 363
بدون لذت و نور گوارا نبود. و مصالح خورشيد از آفتاب روشنتر است بلكه تأمل كن در منافع غروب آفتاب، اگر نبودى قرار و سكون ميسر نبود با شدت احتياج به خواب و استراحت تا ابدان از كلال برآيد و حواس قوت يابد ... پس نور و ظلمت كه ضد يكديگرند، هر دو را براى نظام عالم و انتظام احوال بنى آدم آفريده «1».
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
لِلَّهِ ما فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ «26» وَ لَوْ أَنَّ ما فِي الْأَرْضِ مِنْ شَجَرَةٍ أَقْلامٌ وَ الْبَحْرُ يَمُدُّهُ مِنْ بَعْدِهِ سَبْعَةُ أَبْحُرٍ ما نَفِدَتْ كَلِماتُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ «27» ما خَلْقُكُمْ وَ لا بَعْثُكُمْ إِلاَّ كَنَفْسٍ واحِدَةٍ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ بَصِيرٌ «28» أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يُولِجُ اللَّيْلَ فِي النَّهارِ وَ يُولِجُ النَّهارَ فِي اللَّيْلِ وَ سَخَّرَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ كُلٌّ يَجْرِي إِلى أَجَلٍ مُسَمًّى وَ أَنَّ اللَّهَ بِما تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ «29» ذلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ وَ أَنَّ ما يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ الْباطِلُ وَ أَنَّ اللَّهَ هُوَ الْعَلِيُّ الْكَبِيرُ (30)
ترجمه
مر خدا را است آنچه در آسمانها و زمين است همانا خدا او است بىنياز ستوده
و اگر آنكه بوده باشد آنچه در زمين است از درخت قلمها و درياى بزرگ مدد كند آنرا بعد از تمام شدنش هفت درياى ديگر بآخر نميرسد مخلوقات خدا همانا خداوند تواناى درست كردار است
نيست آفريدن شما و نه بر انگيختن شما مگر چون يكتن همانا خداوند شنواى بينا است
آيا نديدى كه خدا در ميآورد شب را در روز و در ميآورد روز را در شب و مسخّر گردانيد آفتاب و ماه را هر يك سير ميكند تا مدّتى نامبرده شده و همانا خداوند بآنچه ميكنيد آگاه است
اين بسبب آنستكه خدا او حق است و آنكه آنچه ميخوانند غير از او باطل است و آنكه خدا او بلند رتبه بزرگ است.
جلد 4 صفحه 281
تفسير
آنچه در آسمانها و زمين است از ملائكه و جن و انس و نبات و جماد مملوك خدا است بملكيّت حقّه حقيقيه و مخلوق و محتاج باو و او بىنياز از آنها و ستوده در ذات و صفات و مستحق ستايش و پرستش و اگر آنچه در زمين است از اشجار قلم شود و درياى بزرگ محيط مركّب و مداد گردد و بعد از اتمام آن هفت درياى ديگر پيوسته به امداد آنمداد آيد معلومات و مقدورات و مخلوقات خدا در نوشتن بپايان نرسد چون نامتناهى و بىپايان است و خداوند ارجمند بر تمام آنها غالب و مسلّط و در همه متصرّف و نافذ است و بحكمت و مصلحت قيام و اقدام باداره امور آنها مينمايد قمّى ره فرموده كه يهود از پيغمبر پرسيدند روح چيست فرمود روح از امر پروردگار من است و داده نشديد شما از دانش مگر كمى گفتند ما خصوصا اين طوريم فرمود خير عموما مردم اينطورند گفتند چگونه ميشود علم تو كم باشد با آنكه بتو قرآن داده شده و بما تورية و تو خواندى و من يؤت الحكمة فقد اوتى خيرا كثيرا و تورية حكمت است پس اين آيه نازل شد كه دلالت دارد بر آنكه علم خدا بيشتر است و آنچه بشما داده شده زياد است در ميان شما كم است نزد خدا و البحر بنصب نيز قرائت شده و در مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه و البحر مداده قرائت فرموده است و بنابر اين معنى واضح است يعنى اگر آنچه در زمين اشجار است اقلام شود و درياى بزرگ مداد آن و بعدا هفت درياى ديگر بپايان نرسد معلومات خدا و براى رفع استبعاد كفّار از بعث خلق اوّلين و آخرين در يكزمان فرموده خلق و بعث شما باراده الهى نيست مگر مانند خلق و بعث يكنفر در سهولت چون مشغول نميكند خدا را كارى از كار ديگر لذا تمام مسموعات را در يك آن با هم ميشنود و تمام مبصرات را در يك لحظه با هم ميبيند و هر چه را اراده كند ميگويد بشو ميشود و هر كارى براى او آسان است و خلق و بعث همه مانند خلق و بعث يكنفر است چون همه امثال يكديگرند و حكم امثال در ما يجوز و ما لا يجوز يكى است كسيكه بتواند يكنفر را خلق و بعث كند تمام مردم را هم ميتواند خلق و بعث كند و قمّى ره از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه بما رسيده است و خدا داناتر است كه گفتند اى محمّد بگمان تو ما خلق شديم اطوارى از نطفه و علقه و انشاء خلق آخر و گمان ميكنى كه ما مبعوث ميشويم در يكزمان پس خدا فرمود
جلد 4 صفحه 282
ما خَلْقُكُمْ وَ لا بَعْثُكُمْ إِلَّا كَنَفْسٍ واحِدَةٍ فَإِنَّما يَقُولُ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ* و بنابر اين شايد مراد اشاره باشد بآنچه بيان شد در سوره بقره ذيل آيه فقلنا اضربوه ببعضها در تحت عنوان تبيين سماوى از كيفيّت احياء موتى بعد از آمدن بارانيكه طبع منى دارد و جذب آن ذرّه باقيه از انسان ذرّات مناسبه خود را كه اين اطوار بر انسان طارى ميشود و قيام مينمايد ولى باراده الهى طول نميكشد بلكه بفوريّت انجام ميگيرد پس كيفيّت خلق و بعث يكى است و تفاوت بطول و قصر مدّت است باراده خدا و براى بيان سعه قدرت خويش فرموده اى فرزند آدم مگر نمىبينى كه خدا باختلاف ايّام و فصول داخل ميكند شب را در روز و روز را در شب چنانچه قمّى ره فرموده كه آنچه كم ميشود از شب داخل ميشود در روز و آنچه كم ميشود از روز داخل ميشود در شب و مسخّر اراده خود فرموده براى بهره بردارى بندگان آفتاب و ماه را كه هر يك در مسير معيّن خودشان بدون كمترين انحراف و اختلاف و سبقت و فتورى تا وقت مقدّر الهى از ماه و سال و قيامت سير ميكنند و خداوند از باطن اعمال شما با خبر است تمام اينها كه ذكر شد از ملكيّت حقّه حقيقيه و علم و قدرت و كلمات بىنهايت و انتظام امور عالم دليل است بر آنكه خدا حق و ثابت و مستحق پرستش و ستايش است و غير او هر چه باشد باطل و زائل و ناقابل براى شركت با او است و او است برتر و بالاتر از هر چيز و بزرگى كه همه در برابر او هيچ ميباشند.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
أَ لَم تَرَ أَنَّ اللّهَ يُولِجُ اللَّيلَ فِي النَّهارِ وَ يُولِجُ النَّهارَ فِي اللَّيلِ وَ سَخَّرَ الشَّمسَ وَ القَمَرَ كُلٌّ يَجرِي إِلي أَجَلٍ مُسَمًّي وَ أَنَّ اللّهَ بِما تَعمَلُونَ خَبِيرٌ «29»
آيا نميبيني اينكه خداوند داخل ميكند شب را در روز و داخل ميكند روز را در شب و مسخر فرموده خورشيد و ماه را کل اينها در جريان هستند تا مدت معيني و اينكه خداوند به آنچه عمل ميكند خبر دارد.
أَ لَم تَرَ خطاب به پيغمبر است ولي مقصود تمام افراد بشر بلكه جن و انس بلكه تمام ذوي العقول هستند که درك ميكنند و استفهام تقريريست.
أَنَّ اللّهَ يُولِجُ اللَّيلَ فِي النَّهارِ وَ يُولِجُ النَّهارَ فِي اللَّيلِ از روز ميگيرد و بر شب ميافزايد اما تشكيل شب و روز براي حركت كره زمين و آب است بحركت وضعي که دور خود ميچرخد در يك شبانه روز و اينکه تفاوت پيدا نميكند هميشه شب و روز مجموعا بيست و چهار ساعت است تقريبا و اما زيادتي شب بر روز و بالعكس براي حركت انتقالي او است دور كره شمس در ظرف يك سال اينهم تفاوت نميكند الا اينكه در خط منطقة البروج با خط معدل مختلف است در دو، نقطه تقاطع ميكنند اول فروردين و اول مهر شب و روز مساوي ميشوند و در دو نقطه منتهاي بعد را از يكديگر دارند که بيست و چهار درجه است که اول تير و اول دي باشد و بحسب نقاط زمين که در طرف شمال و جنوب باشند روز و شب تفاوت ميكند و كوتاه و بلند ميشود علي اختلاف.
وَ سَخَّرَ الشَّمسَ وَ القَمَرَ از باب مثال است و الا تمام كرات از كواكب و ارض مسخر تحت اراده حق هستند چنانچه ميفرمايد وَ سَخَّرَ لَكُمُ اللَّيلَ وَ النَّهارَ وَ الشَّمسَ وَ القَمَرَ وَ النُّجُومُ مُسَخَّراتٌ
جلد 14 - صفحه 437
بِأَمرِهِ- الاية (نحل آيه 12).
كُلٌّ يَجرِي إِلي أَجَلٍ مُسَمًّي تمام اينکه كرات يك حركت مستقيم دارند بطرف كره وكاء که بلسان غرب نصر الطائرش گويند و در قرآن هم ميفرمايد وَ الشَّمسُ تَجرِي لِمُستَقَرٍّ لَها ذلِكَ تَقدِيرُ العَزِيزِ العَلِيمِ (يس آيه 38) موقعي که رسيدند بكره وكاء تمام كرات نزديك بهم ميشوند و از حركت باز ميمانند که اجل مسمي و معين عند اللّه است.
وَ أَنَّ اللّهَ بِما تَعمَلُونَ خَبِيرٌ تفسيرش واضح است.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 29)- این آیه تأکید و بیان دیگری است برای قدرت واسعه خداوند، روی سخن را به پیامبر کرده، میگوید: «آیا ندیدی که خداوند شب را در روز، و روز را در شب داخل میکند»؟ (أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ یُولِجُ اللَّیْلَ فِی النَّهارِ وَ یُولِجُ النَّهارَ فِی اللَّیْلِ). و نیز آیا ندیدی که خداوند «خورشید و ماه را (در مسیر منافع انسانها) مسخّر ساخته»؟ (وَ سَخَّرَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ).
«و هر کدام تا سر آمد معینی به حرکت خود ادامه میدهند» (کُلٌّ یَجْرِی إِلی أَجَلٍ مُسَمًّی).
ج3، ص566
و این که «خداوند به آنچه انجام میدهید آگاه است»؟ (وَ أَنَّ اللَّهَ بِما تَعْمَلُونَ خَبِیرٌ).
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج8، ص: 266
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم